جریان دادخواست
جریان دادخواست
جریان دادخواست
قانون آيين دادرسي كيفري
ماده 112 در مواردي كه مطالبه خواسته به تقديم دادخواست نياز دارد، چنانچه شاكي تا قبل از ختم دادرسي، دادخواست ضرر و زيان خود را به دادگاه كيفري تقديم نكند، به درخواست متهم، از قرار تأمين خواسته رفع اثر ميشود.
ماده 396 رئيس دادگاه پس از تشكيل جلسه و اعلام رسميت آن، ابتداء در مورد متهم بهشرح مواد (193) و (194) اين قانون اقدام و سپس به وي اخطار ميكند در موقع محاكمه مواظب گفتار خود باشد و پس از آن به ديگر اشخاصي كه در محاكمه شركت دارند نيز اخطار ميكند مطلبي برخلاف حقيقت، وجدان، قوانين، ادب و نزاکت اظهار نكنند. پس از آن دادستان يا نماينده او كيفرخواست و منشي دادگاه، دادخواست مدعي خصوصي را قرائت ميكند. سپس رئيس دادگاه موضوع اتهام و تمام ادله آن را به متهم تفهيم و شروع به رسيدگي مينمايد.
آييننامه اجرايي قانون حمايت خانواده
ماده 20 چنانچه زوج در دفترخانه حاضر شود و گواهي عدم امكان سازش را در مهلت سه ماهه تسليم كند ولي از جهت پرداخت حقوق مالي زوجه اظهار عجز نمايد و گواهي مبني بر ارائه دادخواست اعسار و تقسيط به دادگاه صالح را در مهلت مذكور به دفترخانه تحويل دهد، اعتبار گواهي عدم امكان سازش تا تعيين تكليف اعسار به قوت خود باقي خواهد ماند.
آئيننامه اصلاحي قانون تشكيل دادگاههاي عمومي و انقلاب مصوب 15/3/1373 و اصلاحات بعدي
ماده 25 درخواست تجديدنظر بايد منضم به رأي قطعي و حاوي نكات زير باشد:
1 ـ نامونامخانوادگي و اقامتگاه و ساير مشخصات تجديدنظرخواه يا و كيل يا نماينده قانوني او.
2 ـ نام و نامخانوادگي و اقامتگاه و ساير مشخصات تجديدنظر خوانده.
3 ـ تاريخ ابلاغ رأي قطعي.
4 ـ دادگاه صادركننده رأي قطعي.
5 ـ دلايل تجديدنظرخواهي.
ماده 27 درخواستي كه برابر مقررات يادشده تقديم نشده و يا هزينه دادرسي آن بدون عذر پرداخت نگرديده باشد به جريان نميافتد.
مدير دفتر شعبه تشخيص ظرف دو روز از تاريخ وصول درخواست، نقايص آن را مطابق با قانون آئين دادرسي مدني مصوب 1379 و آئين دادرسي كيفري مصوب 1378 به درخواستدهنده اخطار ميدهد و از روز ابلاغ 10 روز به او مهلت ميدهد كه نقايص را رفع كند. در صورتي كه درخواست خارج از مهلت داده شده باشد، يا در مدت يادشده تكميل نشود، به موجب قرار شعبه تشخيص رد ميشود. اين قرار قطعي و غيرقابل اعتراض ميباشد.
قانون آئين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب (در امور مدني)
ماده 45 وكيلي كه در وكالتنامه حق اقدام يا حق تعيين وكيل مجاز در دادگاه تجديدنظر و ديوانعالي كشور را داشته باشد، هرگاه پس از صدوررأي يا در موقع ابلاغ آن استعفاء و از رؤيت رأي امتناع نمايد، بايد دادگاه رأي را بهموكل ابلاغ نمايد در اين صورت ابتداي مدت تجديدنظر و فرجام، روز ابلاغ به وكيل ياد شده محسوب است مگر اينكه موكل ثابت نمايد از استعفاء وكيل بياطلاع بوده در اين صورت ابتداي مدت از روز اطلاع وي محسوب خواهد شد و چنانچه از جهت اقدام وكيل ضرر و زياني به موكل وارد شود، وكيل مسؤول ميباشد.
درخصوص اين ماده، دادخواست تجديدنظر و فرجام وكيل مستعفي قبول ميشود و مدير دفتر دادگاه مكلف است بهطور كتبي به موكل اخطار نمايد كه شخصاً اقدام كرده يا وكيل جديد معرفي كند و يا اگر دادخواست ناقص باشد، نقص آن را برطرف نمايد.
فصل اول – دادخواست
ماده 48 شروع رسيدگي در دادگاه مستلزم تقديم دادخواست ميباشد. دادخواست به دفتر دادگاه صالح و در نقاطي كه دادگاه داراي شعب متعدداست بهدفتر شعبه اول تسليم ميگردد.
ماده 49 مدير دفتر دادگاه پس از وصول دادخواست بايد فوري آنرا ثبت كرده، رسيدي مشتمل بر نام خواهان،
خوانده، تاريخ تسليم (روز و ماه وسال) با ذكر شماره ثبت به تقديمكننده دادخواست بدهد و در برگ دادخواست تاريخ تسليم را قيد نمايد.
تاريخ رسيد دادخواست بهدفتر، تاريخ اقامه دعوا محسوب ميشود.
ماده 50 هرگاه دادگاه داراي شعب متعدد باشد مدير دفتر بايد فوري پس از ثبت دادخواست، آن را جهت ارجاع
بهيكي از شعب، بهنظر رئيسشعبه اول يا معاون وي برساند.
ماده 61
بهاي خواسته از نظر هزينه دادرسي و امكان تجديدنظرخواهي همان مبلغي است كه در دادخواست قيد شده است،
مگر اين كه قانونترتيب ديگري معين كرده باشد.
ماده 112 درصورتي كه درخواستكننده تأمين تا ده روز از تاريخ صدور قرار تأمين نسبت به اصل دعوا دادخواست ندهد، دادگاه بهدرخواستخوانده، قرار تأمين را لغو مينمايد.
ماده 130 هرگاه شخص ثالثي در موضوع دادرسي اصحاب دعواي اصلي براي خود مستقلا” حقي قايل باشد
و يا خود را در محق شدن يكي ازطرفين ذينفع بداند، ميتواند تا وقتي كه ختم دادرسي اعلام نشده است،
وارد دعوا گردد، چهاينكه رسيدگي در مرحله بدوي باشد يا در مرحلهتجديدنظر. دراينصورت نامبرده بايد دادخواست
خود را به دادگاهي كه دعوا در آنجا مطرح است تقديم و در آن منظور خود رابه طور صريح اعلاننمايد.
ماده 131 دادخواست ورود شخص ثالث و رونوشت مدارك و ضمائم آن بايد به تعداد اصحاب دعواي اصلي بعلاوه
يك نسخه باشد و شرايطدادخواست اصلي را دارا خواهد بود.
ماده 135 هريك از اصحاب دعوا كه جلب شخص ثالثي را لازم بداند، ميتواند تا پايان جلسه اول دادرسي جهات
و دلايل خود را اظهار كرده وظرف سه روز پس از جلسه با تقديم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را بنمايد،
چه دعوا در مرحله نخستين باشد يا تجديدنظر.
ماده 136 محكومعليه غيابي درصورتي كه بخواهد درخواست جلب شخص ثالث را بنمايد، بايد دادخواست جلب
را با دادخواست اعتراضتواما” به دفتر دادگاه تسليم كند، معترضعليه نيز حق دارد در اولين جلسه رسيدگي به
اعتراض، جهات و دلايل خود را اظهار كرده و ظرف سه روزدادخواست جلب شخص ثالث را تقديم دادگاه نمايد.
ماده 143
دادخواست دعواي متقابل بايد تا پايان اولين جلسه دادرسي تقديم شود و اگر خواهان دعواي متقابل را در
جلسه دادرسي اقامه نمايد،خوانده ميتواند براي تهيه پاسخ و ادله خود تأخير جلسه را درخواست نمايد.
شرايط و موارد رد يا ابطال دادخواست همانند مقررات دادخواست اصليخواهد بود.
ماده 305 محكوم عليه غايب حق دارد به حكم غيابي اعتراض نمايد. اين اعتراض واخواهي ناميده ميشود.
دادخواست واخواهي در دادگاهصادر كننده حكم غيابي قابل رسيدگي است.
ماده 306 مهلت واخواهي از احكام غيابي براي كساني كه مقيم كشورند بيست روز و براي كساني كه خارج از
كشور اقامت دارند دوماه از تاريخابلاغ واقعي خواهد بود مگر اينكه معترض به حكم ثابت نمايد عدم اقدام بهواخواهي
در اين مهلت بهدليل عذر موجه بوده است.
دراينصورت بايددلايل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهي به دادگاه صادركننده رأي اعلام نمايد.
اگر دادگاه ادعا را موجه تشخيص داد قرار قبولدادخواست واخواهي را صادر و اجراي حكم نيز متوقف ميشود.
جهات زير عذر موجه محسوب ميگردد:
1 – مرضي كه مانع از حركت است.
2 – فوت يكي از والدين يا همسر يا اولاد.
3 – حوادث قهريه از قبيل سيل، زلزله و حريق كه بر اثر آن تقديم دادخواست واخواهي در مهلت مقرر ممكن نباشد.
4 – توقيف يا حبس بودن به نحوي كه نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهي تقديم كرد.
تبصره 1
چنانچه ابلاغ واقعي به شخص محكوم عليه ميسر نباشد و ابلاغ قانوني بهعمل آيد، آن ابلاغ معتبر بوده و حكم
غيابي پس از انقضاءمهلت قانوني و قطعي شدن بهموقع اجراء گذارده خواهد شد.
درصورتي كه حكم ابلاغ واقعي نشده باشد و محكوم عليه مدعي عدم اطلاع از مفاد رأي باشد ميتواند
دادخواست واخواهي به دادگاه صادركننده حكمغيابي تقديم دارد.
دادگاه بدواً خارج از نوبت در اين مورد رسيدگي نموده قرار رد يا قبول دادخواست را صادر ميكند.
قرار قبول دادخواست مانع اجرايحكم خواهد بود.
تبصره 2 اجراي حكم غيابي منوط به معرفي ضامن معتبر يا اخذ تأمين متناسب از محكوم له خواهد بود. مگر اينكه
دادنامه يا اجرائيه بهمحكوم عليه غايب ابلاغ واقعي شده و نامبرده در مهلت مقرر از تاريخ ابلاغ دادنامه واخواهي
نكرده باشد.
تبصره 3 تقديم دادخواست خارج از مهلت يادشده بدون عذر موجه قابل رسيدگي در مرحله تجديدنظر برابر مقررات
مربوط به آن مرحلهميباشد.
فصل چهارم – دادخواست و مقدمات رسيدگي
ماده 339 متقاضي تجديدنظر بايد دادخواست خود را ظرف مهلت مقرر به دفتر دادگاهصادركننده رأي يا دفتر شعبه اول دادگاه تجديدنظر يابهدفتر بازداشتگاهي كه در آنجا توقيف است، تسليم نمايد.
هريك از مراجع يادشده در بالا بايد بلافاصله پس از وصول دادخواست آن را ثبت و رسيدي مشتمل بر نام متقاضي
و طرف دعوا، تاريخ تسليم، شمارهثبت و دادنامه به تقديمكننده تسليم و در روي كليه برگهاي دادخواست تجديدنظر
همان تاريخ را قيد كند. اين تاريخ، تاريخ تجديدنظر خواهي محسوب ميگردد.
تبصره 1
درصورتي كه دادخواست بهدفتر مرجع تجديدنظر يا بازداشتگاه داده شود به شرح بالا اقدام و دادخواست را بهدادگاه صادركننده رأيارسال ميدارد.
چنانچه دادخواست تجديدنظر در مهلت قانوني تقديم شده باشد، مدير دفتر دادگاه بدوي پس از تكميل آن، پرونده
را ظرف دو روز بهمرجع تجديدنظرارسال ميدارد.
تبصره 2 درصورتي كه دادخواست خارج از مهلت داده شود و يا در مهلت قانوني رفع نقص نگردد، به موجب قرار
دادگاه صادركننده رأي بدويرد ميشود.
اين قرار ظرف بيست روز از تاريخ ابلاغ در مرجع تجديدنظر قابل اعتراض است، رأي دادگاه تجديدنظر قطعي است.
تبصره 3 دادگاه بايد ذيل رأي خود، قابل تجديدنظر بودن يا نبودن رأي و مرجع تجديدنظر آن را معين نمايد. اين امر
مانع از آن نخواهد بود كه اگر رأي دادگاه قابل تجديدنظر بوده و دادگاه آن را قطعي اعلام كند، هريك از طرفين
درخواست تجديدنظر نمايد.
ماده 340 درصورتي كه در مهلت مقرر دادخواست تجديدنظر به مراجع مذكور در ماده قبل تقديم نشده باشد،
متقاضي تجديدنظر با دليل و بيانعذر خود تقاضاي تجديدنظر را به دادگاه صادركننده رأي تقديم مينمايد. دادگاه
مكلف است ابتدا به عذر عنوانشده كه بهموجب عدم تقديم دادخواستدر مهلت مقرر بوده رسيدگي و درصورت
وجود عذر موجه نسبت به پذيرش دادخواست تجديدنظر اتخاذ تصميم مينمايد.
تبصره جهات عذر موجه همان موارد مذكور در ذيل ماده (306) ميباشد.
تبصره مهلت مقرر دراين ماده و ماده (336) شامل موارد نقض مذكور درماده (326) نخواهد بود.
ماده 379
فرجامخواهي
با تقديم دادخواست بهدادگاه صادركننده رأي بهعمل ميآيد. مدير دفتر دادگاه مذكور بايد دادخواست را در دفتر ثبت ورسيدي مشتمل بر نام فرجامخواه و طرف او و تاريخ تقديم دادخواست با شماره ثبت به تقديمكننده تسليم و
در روي كليه برگهاي دادخواست تاريختقديم را قيد نمايد.
تاريخ تقديم دادخواست ابتداي فرجامخواهي محسوب ميشود.
ماده 382 دادخواست و برگهاي پيوست آن بايد در دو نسخه و درصورت متعدد بودن طرف دعوا به تعداد آنها بعلاوه
يك نسخه باشد، بهاستثنايمدرك مثبت سمت كه فقط به نسخه اول ضميمه ميشود.
ماده 388 دفتر دادستان كلكشور دادخواست رسيدگي فرجامي را دريافت و درصورت تكميل بودن آن از جهت
ضمائم و مستندات و هزينهدادرسي برابر مقررات، آن را ثبت و به ضميمه پرونده اصلي بهنظر دادستان كلكشور
ميرساند.
دادستان كل چنانچه ادعاي آنها را درخصوص مخالفت بين رأي با موازين شرع يا قانون، مقرون به صحت تشخيص دهد،
از ديوانعالي كشور درخواستنقض آن را مينمايد. درصورت نقض رأي در ديوانعالي كشور، برابر مقررات مندرج
در مبحث ششم اين قانون اقدام خواهد شد.
تبصره – چنانچه دادخواست تقديمي ناقص باشد دفتر دادستان كل كشور به تقديمكننده دادخواست ابلاغ مينمايد
كه ظرف ده روز از آن رفع نقصكند.
هرگاه در مهلت مذكور اقدام به رفع نقص نشود دادخواست قابل ترتيب اثر نخواهد بود. دادخواست خارج از مهلت
نيز قابل ترتيب اثر نيست.
ماده 389
پس از درخواست نقض از طرف دادستان كل، محكوم عليه رأي يادشده ميتواند با ارايه گواهي لازم بهدادگاه
اجرا كننده رأي، تقاضايتوقف اجراي آن را بنمايد.
دادگاه مكلف است پس از اخذ تأمين مناسب دستور توقف اجرا را تا پايان رسيدگي ديوانعالي كشور صادر نمايد.
ماده 416 هيچيك از شرايط مذكور در مواد (380) و (381) در فرجام تبعي جاري نيست.
ماده 420 اعتراض اصلي بايد بهموجب دادخواست و به طرفيت محكومله و محكومعليه رأي مورد اعتراض باشد.
اين دادخواست بهدادگاهيتقديم ميشود كه رأي قطعي معترضعنه را صادر كرده است. ترتيب دادرسي مانند
دادرسي نخستين خواهد بود.
ماده 421 اعتراض طاري در دادگاهي كه دعوا در آن مطرح است بدون تقديم دادخواست بعمل خواهد آمد،
ولي اگر درجه دادگاه پايينتر از دادگاهي باشد كه رأي معترضعنه را صادر كرده، معترض دادخواست خود را
به دادگاهي كه رأي را صادر كرده است تقديم مينمايد و موافق اصول، درآن دادگاه رسيدگي خواهدشد.
ماده 423 درصورت وصول اعتراض طاري از طرف شخص ثالث چنانچه دادگاه تشخيص دهد حكمي كه در
خصوص اعتراض يادشده صادرميشود مؤثر در اصل دعوا خواهد بود، تا حصول نتيجه اعتراض، رسيدگي به دعوا را
بهتأخير مياندازد.
در غير اينصورت به دعواي اصلي رسيدگيكرده رأي ميدهد و اگر رسيدگي به اعتراض برابر ماده (421) با دادگاه
ديگري باشد بهمدت بيست روز به اعتراضكننده مهلت داده ميشود كهدادخواست خود را بهدادگاه مربوط
تقديم نمايد.
چنانچه در مهلت مقرر اقدام نكند دادگاه رسيدگي به دعوا را ادامه خواهد داد.
مبحث سوم – ترتيب درخواست اعاده دادرسي و رسيدگي
ماده 433 دادخواست اعاده دادرسي اصلي به دادگاهي تقديم ميشود كه صادركننده همان حكم بوده است
و درخواست اعاده دادرسي طاري بهدادگاهي تقديم ميگردد كه حكم در آنجا بهعنوان دليل ابراز شده است.
تبصره – پس از درخواست اعاده دادرسي طاري بايد دادخواست لازم ظرف سه روز به دفتر دادگاه تقديم گردد.
ماده 434 دادگاهي كه دادخواست اعاده دادرسي طاري را دريافت ميدارد مكلف است آن را به دادگاه
صادركننده حكم ارسال نمايد و چنانچهدلايل درخواست را قوي بداند و تشخيص دهد حكمي كه درخصوص
درخواست اعاده دادرسي صادر ميگردد مؤثر در دعوا ميباشد، رسيدگي بهدعواي مطروحه را در قسمتي كه
حكم راجع به اعاده دادرسي در آن مؤثر است تا صدور حكم نسبت به اعاده دادرسي بهتأخير مياندازد و
در غير اينصورت به رسيدگي خود ادامه ميدهد.
تبصره – چنانچه دعوايي در ديوانعالي كشور تحت رسيدگي باشد و درخواست اعاده دادرسي نسبت به آن شود، درخواست به دادگاه صادركنندهحكم ارجاع ميگردد. درصورت قبول درخواست يادشده از طرف دادگاه، رسيدگي در ديوانعالي كشور تا صدور حكم متوقف خواهد شد.
ماده 446 كليه مواعد مقرر دراين قانون از قبيل واخواهي و تكميل دادخواست براي افراد مقيم خارج از كشور
دو ماه از تاريخ ابلاغ ميباشد.
ماده 491 چنانچه اصل دعوا در دادگاه مطرح بوده و از اين طريق بهداوري ارجاع شده باشد، درصورت اعتراض به
رأي داور و صدور حكم بهبطلان آن، رسيدگي به دعوا تا قطعي شدن حكم بطلان رأي داور متوقف ميماند.
تبصره – درموارديكه ارجاع امر به داوري از طريق دادگاه نبوده و رأي داور باطل گردد، رسيدگي به دعوا در دادگاه
با تقديم دادخواست بهعملخواهد آمد.
قانون تشكيل دادگاههاي حقوقي يك و دو
ماده 10 در مورد احكام غيابي محكوم عليه غايب حق اعتراض دارد مگر اين كه رضايت او به حكم يا اعراض از
اين حق ثابت شود، بهدادخواست اعتراض در دادگاه صادركننده رأي رسيدگي ميشود در هر حال مراتب مانع از
اجراي حكم نخواهد بود مگر اين كه نحوه اجراي حكمموجب تضييع حق احتمالي از محكوم عليه باشد.
لايحه قانوني اصلاح لايحه قانوني دادگاه مدني خاص
ماده 8 بدين شرح اصلاح ميشود (اصحاب دعوي مستقيماً به دفتر دادگاه دادخواست ميدهند و تشريفات
آيين دادرسي مدني لازمالرعايه نيست وترتيب رسيدگي تابع مقررات شرع خواهد بود).
لايحه قانوني دادگاه مدني خاص
ماده 8 اصحاب دعوي مستقيماً به دفتر دادگاه دادخواست ميدهند و بايد هزينه دادرسي را طبق مقررات قانون
آيين دادرسي مدني بپردازند ومادام كههزينه را نپردازند به دادخواست آنها رسيدگي نخواهد شد مگر اين كه به
تشخيص دادگاه معسر باشند.
ساير تشريفات آيين دادرسي لازمالرعايهنيست و ترتيب رسيدگي تابع مقررات شرع خواهد بود.
آئيننامه اجرائي قانون حمايت خانواده
ماده 2 در خواست شفاهي يا کتبي بايد مشتمل بر امور زير باشد:
1ـ نام و نام خانوادگي ـ شغل ـ محل کار يا محل سکونت طرفين با ذکر مشخصات کامل.
2ـ موضوع در خواست با ذکر علل و دلائل آن.
3ـ در صورتي که در خواست کننده عنوان قيمومت يا ولايت ياوصايت يا وکالت داشته باشد بايد سمت خود را در
در خواست تصريح و مدارک آن را تسليم نمايد.
تبصره در دادگاه خانواده طرفين ميتوانند باقرباء خود تا درجه سوم نيز وکالت دهند.
ماده 5 در صورت عدم پرداخت هزينه دادرسي يا معلوم نبودن نشاني خوانده به خواهان اخطار ميشود که ظرف
پنج روز از تاريخ ابلاغ با رعايت مسافتنقص در خواست را رفع نمايد. در صورت عدم رفع نقص و هم چنين درصورتي
که نشاني خواهان معلوم نباشد دادگاه دادخواست را ابطال خواهد کرد.
تبصره ـ درصورتي که خواهان خوانده را مجهولالمکان معرفي نمايد بايد آخرين محل اقامت اورا به دادگاه اعلام کند.
دادگاه بههر طريقي لازم بداند در اين مورد تحقيق نموده تصميم مقتضي اتخاذ خواهد کرد.
«تمام حقوق مادی و معنوی متعلق به گروه وکلای بازرگان است».