وکالت ضرب و جرح – مجازات ضرب و جرح چیست؟ – ضرب و جرح عمدی – ضرب جرح غیر عمدی – ضرب و جرح شبه عمدی – کتک کاری – وکالت دعوا
ضرب در لغت به معنی «زدن» است و از حیث حقوقی به صدماتی گفته می شود كه وارد كردن آن ها موجب از هم گسیختگی ظاهری نسوج و جاری شدن خون از بدن نمی شود.
در صورتی كه سیلی زدن به شخصی منجر به افتادن و شكستن دست وی شود، موضوع می تواند منطبق با مقررات ماده (614) ق.م.ا باشد.
ضرب در لغت به معنی «زدن» است و از حیث حقوقی به صدماتی گفته می شود كه وارد كردن آن ها موجب از هم گسیختگی ظاهری نسوج و جاری شدن خون از بدن نمی شود. از این رو تورم، كبودی، پیچ خوردن مفاصل بدون شكستگی، خونمردگی و …. ، از مصادیق ضرب هستند.
ضرب ممكن است با دست یا پا تمام سنگینی بدن و امثال آن یا با استفاده از ابزاری مثل چوب و سنگ باشد. بنابراین ملاك تشخیص وارد كردن صدمه بدون خونریزی، ظاهری است.
ما جرح در لغت به معنی زخم زدن بوده و به آسیب هایی گفته می شود كه موجب از هم گسیختگی بافت ها شده و با خونریزی ظاهری و بیرونی همراه باشد مانند خراشیدگی، بریدگی یا پارگی دست. گاه ممكن است این از هم گسیختگی همراه با شكستگی باشد بنابراین قطع عضو، سوختگی، شكستگی و بریدگی و امثال آن از انواع جرح محسوب خواهند شد.
ایراد ضرب و جرح عمدی
جرم ضرب و جرح در محدوده آن دسته از جرائمی كه علیه تمامیت جسمانی اشخاص می باشد، قرار می گیرد و موضوع آن (اشخاص) تشكیل می دهند.
ماده 269: قطع عضو و یا جرح آن اگر عمدی باشد موجب قصاص است و حسب مورد مجنی علیه می تواند با اذن ولی امر جانی را با شرایطی كه ذكر خواهد شد قصاص نماید.
ماده 270: قطع عضو یا جرح آن سه نوع است: عمد– شبه عمد– خطا
ماده 271: قطع عضو یا جرح آن در موارد زیر عمدی است الف: وقتی كه جانی با انجام كاری قصد قطع عضو یا جرح آن را دارد چه آن كار نوعاً موجب قطع یا جرح باشد یا نباشد.
ب: وقتی كه جانی عمداً كاری انجام دهد كه نوعاً موجب قطع یا جرح عضو باشد هرچند قصد قطع یا جرح نداشته باشد.
ج: وقتی كه جانی قصد قطع عضو یا جرح را ندارد و عمل او نوعاً موجب قطع یا جرح نمی باشد ولی نسبت به مجنی علیه براثر بیماری یا پیری یا ناتوانی یا كودكی نوعاً موجب قطع یا جرح باشد و جانی به آن آگاهی داشته باشد.
ماده 295: ق.م. ا در موارد زیر دیه پرداخت می شود.
الف: قتل یا جرح یا نقص عضو كه به طور خطا محض واقع می شود و آن در صورتی است كه جانی نه قصد جنایت نسبت به مجنی علیه را داشته باشد و نه قصد واقع شده بر او را مانند آنكه تیری را به قصد شكاری رها كند و به شخصی برخورد كند.
ب: قتل یا جرح یا نقص عضو كه به طور خطا شبیه عمد واقع می شود و آن در صورتی است كه جانی قصد فعلی را كه نوعاً سبب جنایت نمی شود داشته باشد و قصد جنایت را نسبت به مجنی علیه نداشته باشد مثل طبیبی مباشرتاً بیماری را به طور متعارف معالجه كند و اتفاقاً علت جنایت بر او شود.