فصل چهارم : جلسهي دادرسي
جلسهي دادرسي
قانون آيين دادرسي كيفري
فصل چهارم : جلسهي دادرسي
فصل چهارم : جلسهي دادرسي
ماده342ـ در غير موارد مذكور در مواد (340) و (341) اين قانون، دادگاه با تعيين وقت رسيدگي و ابلاغ آن به شاكي يا مدعي خصوصي، متهم، وكيل يا وكلاي آنان، دادستان و ساير اشخاصي كه بايد در دادگاه حاضر شوند، آنان را براي شركت در جلسه رسيدگي احضار ميكند. تصوير كيفرخواست براي متهم فرستاده ميشود.
ماده343ـ فاصله بين ابلاغ احضاريه تا جلسه رسيدگي نبايد كمتر از يك هفته باشد. هرگاه متهم عذر موجهي داشته باشد، جلسه رسيدگي به وقت مناسبي موكول ميشود.
قانون آئين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب (در امور مدني)
فصل چهارم : جلسهي دادرسي
ماده 41 –
وكلاء مكلفند در هنگام محاكمه حضور داشته باشند مگر اينكه داراي عذر موجهي باشند. جهات زير عذر موجه محسوب ميشود:
1 – فوت يكي از بستگان نسبي يا سببي تا درجه اول از طبقه دوم.
2 – ابتلاء به مرضي كه مانع از حركت بوده يا حركت، مضر تشخيص داده شود.
3 – حوادث قهري ازقبيل سيل و زلزله كه مانع از حضور در دادگاه باشد.
4 – وقايع خارج از اختيار وكيل كه مانع از حضور وي در دادگاه شود.
وكيل معذور موظف است عذر خود را به طور كتبي با دلايل آن براي جلسه محاكمه بهدادگاه ارسال دارد.دادگاه درصورتي بهآن ترتيب اثر ميدهد كه عذراو را موجه بداند، درغير اينصورت جريان محاكمه را ادامه داده و مراتب را بهمرجع صلاحيتدار براي تعقيب انتظامي وكيل اطلاع خواهد داد. درصورتيكه جلسه دادگاه بهعلت عذر وكيل تجديد شود، دادگاه بايد علت آن و وقت رسيدگي بعدي را بهموكل اطلاع دهد. دراينصورت، جلسه بعدي دادگاه بهعلت عدم حضور وكيل، تجديد نخواهد شد.
ماده 43 –عزل يا استعفاء وكيل يا تعيين وكيل جديد بايد در زماني انجام شود كه موجب تجديد جلسه دادگاه نگردد، درغير اينصورت دادگاه به اينعلت جلسه را تجديد نخواهد كرد.
ماده 44 –
درصورتي كه يكي از اصحاب دعوا در دادرسي دونفر وكيل معرفي كرده و به هيچيك از آنها بهطور منفرد حق اقدام نداده باشد، ارساللايحه توسط هر دو يا حضور يكي از آنان با وصول لايحه از وكيل ديگر براي رسيدگي دادگاه كافي است و درصورت عدم وصول لايحه از وكيل غايب،دادگاه بدون توجه به اظهارات وكيل حاضر، رسيدگي را ادامه خواهد داد. چنانچه هر دو وكيل يا يكي از آنان عذر موجهي براي عدم حضور اعلام نمودهباشد، درصورت ضرورت، جلسه دادرسي تجديد و علت تجديد جلسه و وقت رسيدگي به موكل نيز اطلاع داده ميشود. دراينصورت جلسه بعديدادگاه به علت عدم حضور وكيل تجديد نخواهد شد.
ماده 64 – مدير دفتر دادگاه بايد پس ازتكميل پرونده، آن را فوراً دراختيار دادگاه قرار دهد. دادگاه پرونده را ملاحظه و درصورتي كه كامل باشدپرونده رابا صدور دستور تعيين وقت به دفتر اعاده مينمايد تا وقت دادرسي (ساعت و روز و ماه و سال) را تعيين و دستور ابلاغ دادخواست راصادرنمايد. وقت جلسه بايد طوري معين شود كه فاصله بين ابلاغ وقت به اصحاب دعوا و روز جلسه كمتر از پنج روز نباشد.
درموارديكه نشاني طرفين دعوا يا يكي ازآنها درخارج از كشور باشد فاصله بين ابلاغ وقت و روز جلسه كمتر از دوماه نخواهد بود.
ماده 87 – ايرادات و اعتراضات بايد تا پايان اولين جلسه دادرسي بهعمل آيد مگر اينكه سبب ايراد متعاقبا” حادث شود.
ماده 90 – هرگاه ايرادات تا پايان جلسه اول دادرسي اعلام نشده باشد دادگاه مكلف نيست جدا از ماهيت دعوا نسبت به آن رأي دهد.
فصل چهارم – جلسه دادرسي
ماده 93 – اصحاب دعوا ميتوانند در جلسه دادرسي حضور يافته يا لايحه ارسال نمايند.
ماده 94 – هريك از اصحاب دعوا ميتوانند به جاي خود وكيل به دادگاه معرفي نمايند ولي در موارديكه دادرس حضور شخص خواهان يا خواندهيا هر دو را لازم بداند اين موضوع در برگ اخطاريه قيد ميشود. دراينصورت شخصاً مكلف به حضور خواهند بود.
ماده 95 – عدم حضور هريك از اصحاب دعوا و يا وكيل آنان در جلسه دادرسي مانع رسيدگي و اتخاذ تصميم نيست. در مورديكه دادگاه به اخذ توضيح از خواهان نياز داشته باشد و نامبرده درجلسه تعيين شده حاضر نشود و با اخذ توضيح از خوانده هم دادگاه نتواند رأي بدهد، همچنيندرصورتي كه با دعوت قبلي هيچيك از اصحاب دعوا حاضر نشوند، و دادگاه نتواند در ماهيت دعوا بدون اخذ توضيح رأي صادر كند دادخواست ابطال خواهد شد.
ماده 96 –
خواهان بايد اصل اسنادي كه رونوشت آنها را ضميمه دادخواست كرده است در جلسه دادرسي حاضر نمايد. خوانده نيز بايد اصل ورونوشت اسنادي را كه ميخواهد به آنها استناد نمايد در جلسه دادرسي حاضر نمايد. رونوشت اسناد خوانده بايد به تعداد خواهانها بهعلاوه يك نسخهباشد. يك نسخه از رونوشتهاي يادشده در پرونده بايگاني و نسخه ديگر بهطرف تسليم ميشود.
درمورد اين ماده هرگاه يكي از اصحاب دعوا نخواهد يا نتواند در دادگاه حاضر شود، چنانچه خواهان است بايد اصل اسناد خود را، و اگر خوانده استاصل و رونوشت اسناد را به وكيل يا نماينده خود براي ارايه در دادگاه و ملاحظه طرف بفرستد و الا در صورتيكه آن سند عادي باشد ومورد ترديد وانكار واقع شود، اگر خوانده باشد از عداد دلايل او خارج ميشود و اگر خواهان باشد و دادخواست وي مستند به ادله ديگري نباشد در آن خصوصابطال ميگردد.
درصورتي كه خوانده به واسطه كمي مدت يا دلايل ديگر نتواند اسناد خود را حاضر كند حق دارد تأخير جلسه را درخواست نمايد،چنانچه دادگاه درخواست او را مقرون بهصحت دانست با تعيين جلسه خارج از نوبت ، نسبت به موضوع رسيدگي مينمايد.
ماده 97 –
در صورتي كه خوانده تا پايان جلسه اول دادرسي دلايلي اقامه كند كه دفاع از آن براي خواهان جز با ارايه اسناد جديد مقدور نباشددر صورت تقاضاي خواهان و تشخيص موجه بودن آن از سوي دادگاه، مهلت مناسب داده خواهد شد.
ماده 98 – خواهان ميتواند خواسته خود را كه در دادخواست تصريح كرده در تمام مراحل دادرسي كم كند ولي افزودن آن يا تغيير نحوه دعوا ياخواسته يا درخواست درصورتي ممكن است كه با دعواي طرح شده مربوط بوده و منشأ واحدي داشته باشد و تا پايان اولين جلسه آن را به دادگاه اعلامكرده باشد.
ماده 99 –
دادگاه ميتواند جلسه دادرسي را به درخواست و رضايت اصحاب دعوا فقط براي يكبار به تأخير بيندازد.
ماده 100 – هرگاه در وقت تعيين شده دادگاه تشكيل نشود و يا مانعي براي رسيدگي داشته باشد به دستور دادگاه نزديكترين وقت رسيدگي ممكنمعين خواهد شد.
تبصره – در مواردي كه عدم تشكيل دادگاه منتسب به طرفين نباشد، وقت رسيدگي حداكثر ظرف مدت دوماه خواهدبود.
ماده 101 – دادگاه ميتواند دستوراخراج اشخاصي راكه موجب اختلال نظم جلسه شوند با ذكر نحوه اختلال درصورتجلسه صادر كند و يا تابيست و چهار ساعت حكم حبس آنان را صادر نمايد. اين حكم فوري اجرا ميشود و اگر مرتكب از اصحاب دعوا يا وكلاي آنان باشد به حبس از يك تاپنج روز محكوم خواهد شد.
ماده 102 – درموارد زير عين اظهارات اصحاب دعوا بايد نوشته شود:
1 – وقتي كه بيان يكي از آنان مشتمل براقرار باشد.
2 – وقتي كه يكي از اصحاب دعوا بخواهد از اظهارات طرف ديگر استفاده نمايد.
3 – در صورتي كه دادگاه به جهتي درج عين عبارت را لازم بداند.
ماده 103 –
اگر دعاوي ديگري كه ارتباط كامل با دعواي طرح شده دارند در همان دادگاه مطرح باشد، دادگاه به تمامي آنها يكجا رسيدگي مينمايد وچنانچه درچند شعبه مطرح شده باشد در يكي از شعب با تعيين رئيس شعبه اول يكجا رسيدگي خواهد شد.
درمورد اين ماده وكلا يا اصحاب دعوا مكلفند از دعاوي مربوط، دادگاه را مستحضر نمايند.
ماده 104 – در پايان هر جلسه دادرسي چنانچه به جهات قانوني جلسه ديگري لازم باشد، علت مزبور، زير صورتجلسه قيد و روز و ساعت جلسهبعد تعيين و بهاصحاب دعوا ابلاغ خواهد شد. درصورتي كه دعوا قابل تجزيه بوده و فقط قسمتي از آن مقتضي صدور رأي باشد، دادگاه نسبت به همانقسمت رأي ميدهد و نسبت به قسمتي ديگر رسيدگي را ادامه خواهد داد.
ماده 107 – استرداد دعوا و دادخواست به ترتيب زير صورت ميگيرد:
الف – خواهان ميتواند تا اولين جلسه دادرسي، دادخواست خود را مسترد كند. در اين صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر مينمايد.
ب – خواهان ميتواند ماداميكه دادرسي تمام نشده دعواي خود را استرداد كند . در اين صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر مينمايد.
ج – استرداد دعوا پس از ختم مذاكرات اصحاب دعوا در موردي ممكن است كه يا خوانده راضي باشد و يا خواهان از دعواي خود به كليصرفنظر كند. در اين صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد كرد.
ماده 116 – قرار تأمين به طرف دعوا ابلاغ ميشود، نامبرده حق دارد ظرف ده روز بهاين قرار اعتراض نمايد. دادگاه در اولين جلسه به اعتراضرسيدگي نموده و نسبت بهآن تعيين تكليف مينمايد.
ماده 132 –
پس از وصول دادخواست شخص ثالث وقت رسيدگي به دعواي اصلي به وي نيز اعلام ميگردد و نسخهاي از دادخواست و ضمائم آنبراي طرفين دعواي اصلي ارسال ميشود. درصورت نبودن وقت كافي بهدستور دادگاه وقت جلسه دادرسي تغيير و به اصحاب دعوا ابلاغ خواهد شد.
ماده 135 – هريك از اصحاب دعوا كه جلب شخص ثالثي را لازم بداند، ميتواند تا پايان جلسه اول دادرسي جهات و دلايل خود را اظهار كرده وظرف سه روز پس از جلسه با تقديم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را بنمايد، چه دعوا در مرحله نخستين باشد يا تجديدنظر.
ماده 136 – محكومعليه غيابي درصورتي كه بخواهد درخواست جلب شخص ثالث را بنمايد، بايد دادخواست جلب را با دادخواست اعتراضتواما” به دفتر دادگاه تسليم كند، معترضعليه نيز حق دارد در اولين جلسه رسيدگي به اعتراض، جهات و دلايل خود را اظهار كرده و ظرف سه روزدادخواست جلب شخص ثالث را تقديم دادگاه نمايد.
ماده 138 –
درصورتي كه از موقع تقديم دادخواست تا جلسه دادرسي، مدت تعيين شده كافي براي فرستادن دادخواست و ضمائم آن براياصحاب دعوا نباشد دادگاه وقت جلسه دادرسي را تغيير داده و به اصحاب دعوا ابلاغ مينمايد.
ماده 143 – دادخواست دعواي متقابل بايد تا پايان اولين جلسه دادرسي تقديم شود و اگر خواهان دعواي متقابل را در جلسه دادرسي اقامه نمايد،خوانده ميتواند براي تهيه پاسخ و ادله خود تأخير جلسه را درخواست نمايد. شرايط و موارد رد يا ابطال دادخواست همانند مقررات دادخواست اصليخواهد بود.
ماده 144 –
اتباع دولتهاي خارج، چه خواهان اصلي باشند و يا بهعنوان شخص ثالث وارد دعوا گردند. بنابه درخواست طرف دعوا، براي تأديهخسارتي كه ممكن است بابت هزينه دادرسي و حقالوكاله بهآن محكوم گردند بايد تأمين مناسب بسپارند. درخواست اخذ تأمين فقط از خوانده تبعهايران و تا پايان جلسه اول دادرسي پذيرفته ميشود.
ماده 184 – دادگاه پس از حصول سازش بين طرفين به شرح فوق رسيدگي را ختم و مبادرت به صدور گزارش اصلاحي مينمايد مفاد سازشنامه كهطبق مواد فوق تنظيم ميشود نسبت به طرفين و وراث و قائم مقام قانوني آنها نافذ و معتبر است و مانند احكام دادگاهها به موقع اجرا گذاشته ميشود،چه اين كه مورد سازش مخصوص به دعواي مطروحه بوده يا شامل دعاوي يا امور ديگري باشد.
ماده 217 –
اظهار ترديد يا انكار نسبت به دلايل و اسناد ارائه شده حتيالامكان بايد تا اولين جلسه دادرسي بهعمل آيد و چنانچه در جلسه دادرسيمنكر شود و يا نسبت به صحت و سقم آن سكوت نمايد حسب مورد آثار انكار و سكوت بر او مترتب خواهد شد. در مواردي كه رأي دادگاه بدون دفاعخوانده صادرميشود، خوانده ضمن واخواهي از آن، انكار يا ترديد خود را بهدادگاه اعلام ميدارد. نسبت به مداركي كه در مرحله واخواهي مورداستنادواقع ميشود نيز اظهار ترديد يا انكار بايد تا اولين جلسه دادرسي بهعمل آيد.
ماده 450 –
مهلت دادن در مواعدي كه ازسوي دادگاه تعيين ميگردد، فقط براي يكبار مجاز خواهد بود، مگر درصورتي كه در اعلام موعد سهو ياخطايي شده باشد و يا متقاضي مهلت ثابت نمايد كه عدم انجام كار مورد درخواست دادگاه به علت وجود مانعي بوده كه رفع آن در توان او نبوده است.
تبصره – مقررات مربوط به مواعد شامل تجديد جلسات دادرسي نميباشد.
قانون اصلاح ماده 28 قانون وكالت مصوب بهمن ماه 1315
ماده واحده ـ ماده 28قانون وكالت مصوب بهمن 1315 به شرح زير اصلاح ميشود:
فصل چهارم : جلسهي دادرسي
ماده 28 اصلاحي ـ
در صورتي كه وكيل در دو يا چند دادگاه اعم از جنايي و غير آن دعوت شود و جمع بين اوقات
ممكن نباشد بايد حضور در ديوانجنايي و ديوان كيفر را مقدم بدارد و به دادگاه يا دادگاههاي
ديگر لايحه بفرستد يا در صورت داشتن حق توكيل وكيل ديگري را اعزام بدارد.
در صورتي كه وكيل در دو يا چند دادگاه غير از دادگاه جنايي و ديوان كيفر دعوت شود و جمع
بين اوقات ممكن نباشد در دادگاهي كه حضور خود را لازم ميداندحاضر ميشود و به دادگاههاي
ديگر لايحه ميفرستد يا در صورت داشتن حق توكيل وكيل ديگري را اعزام ميدارد.
جلسه رسيدگي در هر حال از اينجهت تجديد نخواهد شد مگر آن كه حضور وكيل در دادگاه
ضروري باشد كه در اين صورت يا به دادگاه مذكور وكيل ديگري ميفرستد و يا اگر حقتوكيل
نداشته باشد نسخه ثاني اخطاريه دادگاه جنايي يا ديوان كيفر را ضمن لايحه براي اعتذار از
حضور تقديم دادگاه ميكند و در صورت اخير جلسهفقط براي يك نوبت تجديد خواهد شد.
فصل چهارم : جلسهي دادرسي
تبصره 1 ـ
وكيل بايد دادگاه جنايي را بر ديوان كيفر مقدم بدارد و در صورتي كه در دو يا چند دادگاه جنايي
يا ديوان كيفر دعوت شده باشد .
حضور وكيلدر هر يك از دادگاههاي مذكور بر حسب تقدم تاريخ ابلاغ از طرف دادگاه خواهد بود.
تبصره 2 ـ عزل يا استعفا يا تعيين وكيل جديد بايد در موقعي بهعمل آيد كه موجب تجديد جلسه نشود.
در صورت عدم رعايت اين ترتيب استعفا وعزل و تعيين وكيل جديد براي اين جلسه پذيرفته نميشود .
و دادگاه به رسيدگي ادامه ميدهد.
فصل چهارم : جلسهي دادرسي
تبصره 3 ـ هرگاه جلسه دادگاه جنايي يا هر دادگاه جزايي ديگر كه حضور وكيل متهم در آن
ضرورت دارد به معاذير قانوني وكيل تجديد شود.
رييسدادگاه مكلف است بلافاصله وكيل انتخابي براي متهم تعيين كند و وقت دادرسي را به
وكيل مذكور ابلاغ كند.
هرگاه در جلسه بعد وكيل قبلي يا وكيل ديگري كه متهم انتخاب و معرفي كرده است در دادگاه
حضور يابد و از متهم دفاع نمايد دادرسي با حضور او ادامه خواهد يافت.
و الا وكيل انتخابي دادگاه از متهم دفاع ميكند و دادگاه حكم خواهد داد.
آئين نامه روش تنظيم و نشر آگهيهاي وزارت دادگستري و ادارات تابعه
فصل چهارم : جلسهي دادرسي
ماده 12 ـ براي آنکه به علت عدم وصول روزنامه جلسه دادرسي تجديد نگردد مسئولين آگهي
در مرکز و مسئولين آگهي شهرستانها (در مورد آن دسته از آگهيهائيکه براي درج در روزنامههاي
مرکز فرستاده اند) موظفند مراتب را طوري به اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت دادگستري اطلاع دهند
که اداره مزبور براي مطالبه روزنامه حاوي آگهيهاي مرکز حداقل ده روز و براي مطالبه روزنامه حاوي
آگهيهاي شهرستانها حداقل 20 روز قبل از تاريخ رسيدگي پرونده وقت داشتهباشد.
در مورد روزنامه محلي نيز مسئولين آگهي در شهرستانها موظفند اقدام مقتضي به عمل آورند.
تا موجبات تجديد جلسه رسيدگي به علت عدم وصول روزنامه فراهم نگردد.
لايحه قانوني اصلاح قانون آيين دادرسي مدني
فصل چهارم : جلسهي دادرسي
ماده 12 ـ براي آنکه به علت عدم وصول روزنامه جلسه دادرسي تجديد نگردد مسئولين آگهي
در مرکز و مسئولين آگهي شهرستانها (در مورد آن دسته از آگهيهائيکه براي درج در روزنامههاي
مرکز فرستاده اند) موظفند مراتب را طوري به اداره اطلاعات و مطبوعات وزارت دادگستري اطلاع دهند.
که اداره مزبور براي مطالبه روزنامه حاوي آگهيهاي مرکز حداقل ده روز و براي مطالبه روزنامه حاوي
آگهيهاي شهرستانها حداقل 20 روز قبل از تاريخ رسيدگي پرونده وقت داشتهباشد در مورد روزنامه
محلي نيز مسئولين آگهي در شهرستانها موظفند اقدام مقتضي به عمل آورند تا موجبات تجديد جلسه
رسيدگي به علت عدم وصول روزنامه فراهم نگردد.
فصل چهارم : جلسهي دادرسي